تصویب قانون کشف حجاب در دوران پهلوی اول، مقطع مهمی در اجرای برنامههای این رژیم بود تا با رواج بیحجابی در جامعه، به اهداف سیاسی و فرهنگی ضددینی خود نائل شود. سختگیریها نسبت به زنان باعث شد که مشارکت سیاسی آنان در جامعه کاهش یابد و موجبات نارضایتی و بیزاری مردم را فراهم آید.
کشف حجاب و فرهنگ زدگی
آشنایی سیاستمداران ایرانی با پیشرفت اروپاییان در حوزه صنعتی و نظامی، ترجمه آثار متفکران غربی از سوی دانشجویان و تربیت کادر متخصص ارتش از جمله اقداماتی بود که در راستای تجدد طلبی در ایران صورت گرفت. آشنایی تجددطلبان ایرانی با مظاهر تمدن غرب، این فکر را در آنان به وجود آورد که زنان نیز می توانند در جامعه مسوولیت های اجتماعی و سیاسی بر عهده گیرند. یکی از زمینه های اجتماعی که غرب داعیه آزادی و دموکراسی در آن را داشت، حق تساوی حضور زن و مرد در اجتماع بود؛ براین پایه یکی از مسایلی که تجددگرایان در مواجهه با فرهنگ، آداب و رسوم غربی سخت به آن توجه نشان دادند، شکل لباس های مردان و کشف حجاب زنان بود. نخستین تاثیرپذیری از غرب در نتیجه جریان تجددطلبی و غرب گرا در شکل پوشش ایرانیان از مردان و دوره فتحعلی شاه آغاز شد. (۲)
یکی از تاکتیک های قائلان به کشف حجاب ادعای همخوانی نداشتن تجددطلبی از جمله بی حجابی با دین بود. از سوی دیگر مطبوعات با انعکاس تغییر و تحولات کشورهای همسایه از جمله افغانستان و ترکیه و بحث و بررسی دلایل رفع حجاب فضای جامعه را برای حرکتی اساسی آماده می کردند. دیگر زمان آن رسیده بود که با وجود مقاومت های مردمی برای بالا بردن سرعت عمومی کردن کشف حجاب، خانواده سلطنتی جدی تر وارد عرصه شوند و رضاخان به طور علنی و رسمی کشف حجاب را اعلام نماید. به روایت تاریخ، رضاخان پس از مسافرت به ترکیه و دیدار با آتاتورک تصمیم گرفت در ایران نیز همان سیاست را اجرا کند. با وجود صحت این واقعه و نقش خاندان پهلوی در واقعه کشف حجاب نباید بازیگران اصلی و پشت پرده این نمایش نامه را نادیده گرفت. رضاخان، فکر متمدن شدن ایران را از آغاز سلطنت خود در سر می پروراند و متحدالشکل کردن لباس در ۱۳۰۷ خورشیدی و نوع پوشش اعضای خانواده سلطنتی، موید این واقعیت بود اما سفر ترکیه این تلقی را تقویت کرد. رضاخان بعد از مسافرت ترکیه از رفع حجاب زنان و آزادی آنها صحبت کرد. در ۱۷ دی ۱۳۱۴ خورشیدی کشف حجاب به صورت علنی اعلام شد و انتشار این خبر موجب تشدید واکنشهای اجتماعی شد. رضاخان در جریان مدرن سازی کشور درصدد برآمد این حوزه از فرهنگ و سنت جامعه را نیز متحول سازد. او تصور می کرد که با تغییر پوشش می تواند گامی اساسی در راه تجدد گرایی مردم ایران بردارد. او دستور داد، مردان لباس یکدست بپوشند و زنان نیز کشف حجاب کنند و در انظار عمومی ظاهر شوند. بنابراین، کشف حجاب در این دوران، از یک طرف مقطع مهمی در اجرای برنامه های حکومت محسوب می شد و از طرف دیگر، سختگیری هایی که نسبت به زنان محجبه در سطح جامعه اعمال می شد، باعث شد که مشارکت سیاسی زنان را در جامعه کاهش دهد و مخالفت آنها را برانگیزد.(۳)
راه های ورود پدیدە کشف حجاب به ایران
نشر افکار خارجی در ایران نخستین راه ورود پدیده کشف حجاب در کشور بود. نشر افکار اروپایی در ایران از راه های مختلفی صورت گرفت. ایرانیانی که به نوعی شیفتە غرب بودند، این اندیشه را در میان هموطنان خود مطرح کردند. مسیرهای ورود این افکار، ایجاد مدارس نوین به خصوص مدارس نسوان بود. دومین مسیر، افکار و تجربه هایی است که از طریق کشورهای عربی وارد ایران می شدند. البته، این افکار برگرفته از افکار اروپایی است که در محیط های اسلامی و دینی کشورهای عربی بازخوانی اسلامی و پس از آن وارد ایران شد. سومین مسیر، افکار و تجربه هایی است که از ترکیه نوین به ایران می رسید. چهارمین مسیر، نشر اندیشه های نوین از طریق هند به ایران است.(۴)
علل و زمینه های کشف حجاب
برخی عوامل داخلی و خارجی زمینه را برای کشف حجاب فراهم کرد. زمینه های بین المللی شرایط جهان در سده بیستم به گونه ای بود که اروپایی ها، به دلیل دستیابی به توسعه، درپی گسترش فرهنگ خود به دیگر نقاط جهان بودند و می خواستند فرهنگ غرب را بر جهان مسلط کنند. بر اثر هرج و مرج و اغتشاش علل و پیامدهای شکل گیری پدیدە کشف حجاب در دوره پهلوی به وجودآمده از انقلاب اکتبر و برکناری خاندان تزار در شوروی، تا حدودی از نفوذ این کشور در شمال ایران کاسته شد؟؟؟ و فرصت مناسبی برای انگلیس پیش آمد تا نفوذ خود را در کشور گسترش دهد. غرب و به ویژه انگلیس، برای اجرای سیاست کشف حجاب در ایران تلاش می کرد زیرا رواج بی قیدی در قالب طرح کشف حجاب بانوان، سبب هدر رفتن نیروهای جامعه و ایجاد بی حسی و بی تحرکی در سراسر ایران می شد و امکان تولید و نوآوری را در کشور پایین می آورد و در مجموع وضع مناسب تری را برای حفظ منافع غرب مهیا می ساخت. زمینه های داخلی با تشکیل سلطنت پهلوی، سلطە سیاسی و اقتصادی سرمایه داری بر ایران تقویت شد اما هنوز تعلقات فرهنگی و وابستگی جامعە ایران به ارزش های ملی و اسلامی به قوت خود باقی بود.(۵)
پیامدها و نتایج کشف حجاب
به دلیل ریشه دار بودن تفکرات دینی و حضور طولانی مدت مذهب در ایران، سیاست اسلام زدایی با مقاومت اجتماعی مواجه شد و در پی اجرای مقدمات طرح کشف حجاب، نخستین واکنش از سوی علمای شیراز صورت گرفت. سپس اعتراضات علما و روحانیون و مخالفتهای گسترده مردمی در سراسر کشور و در شهرهایی نظیر قم، اصفهان و شیراز آغاز شد که مهمترین نمونه آن قیام بزرگ مسجد گوهرشاد مشهد بود. این واکنش حتی در روزنامهها نیز انعکاس یافت، روزنامه استقامت در شماره خود سرمقاله مفصلی با عنوان «فلسفه حجاب» به چاپ رساند. این مقاله با اشاره به طرح موضوع کشف حجاب که تبدیل به بحث داغی شده بود و توسط برخی مطبوعات به آن دامن زده میشد، نوشت که «امروزه هزاران درد بیدرمان داریم که اهمیت آن بیش از این موضوعی است که در آن مناقشه می نماییم ... اخلاق و رسوم اجتماعات و عادات ملل شرق با غرب به کلی مخالف و متباین بوده و به علاوه تمدن امروزه عالم از نتایج شرایع و ادیان الهی است.»
در نتیجه اقدامات رضاخان، اگرچه از لحاظ مشارکت زنان در زندگی اجتماعی، اشتغال و ورودشان به قلمروهای آموزشی پیشرفت هایی حاصل شد؛ این پیشرفت ها در محدوده های خاص و در مقایسه با مردان و شرایط طبقاتی به تصادف بستگی داشت. از جنبە حقوقی هم تغییراتی صورت پذیرفت اما تغییر بنیادین در وضعیت قانونی زنان، به ویژه در امر ازدواج، ایجاد نشد.(۶)
تغییر اجتماعی در ایران نیز همانند ترکیه، شتابان و بدون تعمق صورت گرفت و با گذشت زمان به صورت تقلیدی از غرب ظاهر و از سوی جامعه با مخالفت هایی روبه رو شد. اصلاحات ظاهری رضاخان و اعمال خشونت آمیز وی در راه اجرای برنامه های اصلاحی اش، موجبات نارضایتی و بیزاری مردم را فراهم آورد. این اقدامات که با هدف رهایی و آزادی زنان و حضور آنان در صحنه اجتماع صورت می گرفت، فقط مورد استقبال برخی زنان طبقه متوسط و بالای جامعه قرار گرفت.(۷)
یکی دیگر از پیامدهای کشف حجاب گسترش دخالت انگلیس در امور داخلی ایران بود. برخی جامعه شناسان که در مسایل اجتماعی ایران مطالعاتی انجام داده اند، اظهار می کنند که در دوران رضاخان، به دلیل اتخاذ ارزش های غربی در مدرنیزهکردن اجباری کشور، میان ارزش های غربی و ارزش های اسلامی- ایرانی، چالشی به وجود آمد که جامعه را با بحران هویتی مواجه کرد. البته، تردیدی نیست که تبادل فرهنگی میان نظام های اجتماعی امری اجتناب ناپذیر است اما نوع رویکرد و شیوه اقتباس عناصر جدید در کاستن از تنش های فرهنگی نقشی تعیینکننده دارد. با توجه به بافت سنتی تفکر رضاخان و به ویژه ناهمخوانی ارزش های غربی با محیط فرهنگی ایرانی، باید گفت حرکت رضاخان اقدامی شبه مدرنیستی و برخاسته از احساس حقارت در برابر اروپایی ها بود.(۸)
منابع:
۱. آبراهامیان ، یرواند ۱۳۷۷ ایران بین دو انقالب احمد گل محمدی، محمد ابراهیم فتاحی،مترجمان. تهران: نشر نی.
۲. آوری، پیتر ۱۳۶۷ تاریخ معاصر ایران ج۲ . محمد رفیعی مهرآبادی،مترجم. تهرا ن: عطایی.
۳. اتابکی ،تورج۱۳۸۵. تجدد آمرانه: جامعه و دولت در عصر رضاشاه مهدی حقیقتخواه، مترجم. تهران: ققنوس.
۴. استاد ملک، فاطمه۱۳۶۸ . حجاب و کشف حجاب در ایران. تهران: مؤسسه مطبوعاتی عطایی.
۵. اعظام قدسی، حسن۱۳۵۶. کتاب خا طرات من.تهران: امیرکبیر.
۶. جعفریان، رسول۱۳۸۳ . داستان حجاب و ایران پیش از انقالب. تهران: مرکز اسناد انقالب اسالمی.
۷. جعفری، مرتضی۱۳۷۱. واقعه کشف حجاب، اسناد منتشر نشده از واقعه کشف حجاب در عصر رضاخان. تهران: سازمان مدارک فرهنگی انقالب اسالمیو مؤسسه پژوهشی و مطالعاتی فرهنگی، سند شماره ۲۲۲.
۸. دولت آبادی، یحیی۱۳۶۱. حیات یحیی.تهران: بینا. سازمان مدارک فرهنگی انقالب اسالمی )۱۳۷۱ . واقعه کشف حجاب.تهران: سازماندهی مدارک علمی.